از مزیت های به پایان رسیدن تعطیلات نوروز، همین بس که مجدد از بعضی جمعهای فامیلی تا مدتها فاصله میگیرم...
بقول خیلیها ادم تو سختیهاست که اطرافیانش رو میشناسه ولی بنظر من برعکس، ادم موقع پیشرفتها و پیروزیهاست که به ذات اطرافیانش پی میبره!
هر چند من این اِستپهای کوچک رو برای خودم پیشرفت نمیدونم و حتی از موقعیت فعلیم و انتخابهایی که داشتم ناراضیام و دارم چوبشون رو هم میخورم ... خلاصه که احساس میکنم از چاله درومدم و افتادم تو چاه اما اونایی که بیرون گود نشستن، فکر میکنن من افتادم تو دیگ عسل و کلی رفتارشون با من تغییر کرده...
البته مزیتی که داشت این بود که متوجه شدم کیا از خوشحالی و پیشرفتم واقعا خوشحال میشن و کیا ناراحت ...
خوبه که تا مدتها از یه عده ادم سمی قراره دور بشم ...هرچند ممکنه اونا هم نظر مساعدی در مورد من نداشته باشن اما تا جایی که ممکن بود مراقب بودم که با حرف یا رفتارم به جون کسی زهر نریزم ...
دلم تنگ میشه اما برای اون جمع انگشت شمار از ادمهایی که رفتارشون همونطور مثل سابق بود ... که خوشحالیشون برای من از ته دل بود ...که همدلیها و حرفهاشون از روی خیرخواهی و منطق بود...
متاسفانه چه توی فامیل و چه توی جامعه دو رویی بشدت زیاد شده... امیدوارم تعداد انسان های واقعی و امن بیشتر بشه و این میسر نیست مگه اینکه از خودمون شروع کنیم...بیاید ادم امن همدیگه باشیم:)
diary...برچسب : نویسنده : justtmee00 بازدید : 10